آرام کردن زندگي سرکش


 






 
هميشه عشق و اختلاف در کنار هم قرار مي گيرند و موفق ترين زوجها کساني هستند که بتوانند با اختلافهاي کوچک کنار بيايند و عشق را دوام ببخشند

چرا اين قدر بغض و عصبانيت؟
 

او جورابهاي کثيف اش را اين ور و آن ور مي اندازد، هيچ وقت در خميردندان را نمي بندد و... شما هم نمي توانيد جلوي خودتان را بگيريد و پشت سر مادر و خواهرهايش حرف نزنيد و ايراد نگيريد...! و خلاصه يک عالم موردهاي لج درآور و حرص دهنده ديگر. معمولا اين اختلافهاي کوچک در مواقعي که زوجها در نزديکي هم قرار دارند (سرميز غذا، در اتومبيل و لحظاتي که کنار هم هستند)پيش مي آيد ...و البته اين جريان بين همه زوجها برقرار است و اصلا عجيب و نادرنيست.
در واقع وقتي که يک زن و مرد تصميم مي گيرند با هم زير يک سقف زندگي کنند، با همه خصوصيات و گذشته شخصي خود به منزل جديد مي روند؛ يعني با تربيت خاص خودشان، عادتهاي کاملا جا افتاده و شکل گرفته و ژست ها و رفتارهاي ناخودآگاهي که با طرف مقابل در تضادند... و با وجود اين، اصطکاک هايي ضروري است؛ زن و شوهر با صيقل دادن روح يکديگر با شرايط زندگي مشترک سازگار و هماهنگ مي شوند. و يک زوج بي نظير مي سازند که مشابه آن پيدا نمي شود. خيلي ها از اين مي ترسند که مبادا از شدت شور و اشتياق شان نسبت به هم کاسته شود. آيا اين ترس و نگراني در شما هم هست؟ البته شايد اين اتفاق بيافتد، اما اين بهايي است که بايد براي شکوفايي و رشد يک احساس واقع گراتر و بادوام تر پرداخت.

چطور مي توان از بالاگرفتن مشاجره ها و دعوا جلوگيري کرد
 

گاهي جلوگيري از خشم کارآساني نيست؛ اول از همه به خاطر اينکه نمي توان باور کرد که اين همان شخص دوست داشتني مان است که اين قدر موجب خشم ما شده! البته اين امرعادي و طبيعي است چون هرقدر که انسانها به هم نزديک تر مي شوند، بيشتر تحت تاثير هم قرار مي گيرند. و به اين ترتيب، بيشتر هم از پيشامد اختلافها و تفاوتها مي رنجند و عصباني مي شوند (براي مثال، وقت هايي را به خاطر بياوريد که با والدين خود حرفتان مي شد...).
راه چاره اين است که سعي کنيد وسط مشاجره، از اوج گرفتن آن جلوگيري کنيد. بهترين کار وقتي که از چيزي عصباني مي شويد، از اتاق بيرون زدن و فکرخود را مشغول چيز ديگري کردن است. از افکار محرک و خشم آور اجتناب کنيد... «چاقو را ليس ميزند! واقعا که بي فرهنگ و بي کلاس است!! من با چنين آدمي چه کارکنم!؟» اين افکار را مثل زباله دور بريزيد (اين يک پتکنيک ابتدايي ذن است) و هنگامي که خلق تان جا آمد و خشم تان فروکش کرد، با کمي شوخ طبعي (البته به شرط اينکه از آن براي ايجاد افکارآرامش بخش و صلح جويانه استفاده کنيد و هميشه پيامهاي دوستانه و محبت آميز بفرستيد) حال و هوا را عوض کنيد. حواستان هم باشد که شوخي شوخي روي اعصاب هم نرويد!
هدف از سازش و صيقل يافتن در زندگي چيست؟ فقط يک هدف وجود دارد؛ آن هم رسيدن به يک زندگي راحت تر و شيرين تر است... زندگي در کنار هم، خانه مشترک و کارهاي کوچک روزانه، يک «گوي» حمايت گر و تضمين کننده را تشکيل مي دهند و اين نياز در زندگي، به بزرگي همان دنياي پر تنش اطراف ماست.
با اين وجود، امروزه گذشت کردن از اختلافات جزئي براي رسيدن به يک تفاهم دائمي و دوستانه سخت تر از زمان گذشته شده؛ چون ما انسانها کمال گراتر شده ايم و به علاوه، با کوچک ترين چيزها زود از کوره در مي رويم. همچنين توقع هاي ما (در مورد کيفيت زندگي، راحتي، امور شخصي، و خلاصه همه چيز) بيشترشده... البته محدوديتها و کمبودهاي مربوط به شرايط روز نيز موجب سريع تر عصباني شدن افراد مي شود.
با همه اين صحبت ها، کساني که در توفان هاي زندگي زناشويي خشم خود را کنترل و مهار مي کنند، با گذر سالها و بالارفتن سن، آبي آسمان را مي بينند. در واقع انسانها هر چه جوانترند، زودتر عصباني مي شوند و جوش مي آورند و هر چه بيشتر در کنار هم پير مي شوند، بيشتر يکديگر را درک مي کنند و مي پذيرند.
منبع:زندگي ايده آل ,شماره 43